یاد یار
نکهت باد صبا
 
 
چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:40 ::  نويسنده : هدیه

لاغه به روباهه میگه:گفتی آواز بخون که پنیر از دهنم بیافته؟

روباهه میگه:پـَـَـ نَ پـَـَــــ می خواستم واسه آکادمی موسیقی گوگوش ازت تست بگیرم

 

دارم سبزی خورد می کنم ... دستم بریده ... میگم مامان چسب داری؟

میگه دستتو بریدی؟!

پَـــ نَ پَــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!


 

به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟

میگم پَـــ نَ پَــــ وقتی ازش خواهش میکنم روشن نمیشه


 


 



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:34 ::  نويسنده : هدیه



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:34 ::  نويسنده : هدیه



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:33 ::  نويسنده : هدیه



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:32 ::  نويسنده : هدیه



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:32 ::  نويسنده : هدیه



چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:31 ::  نويسنده : هدیه

  • شوالیه

شوالیه ای به دوستش گفت: بیا به کوهستانی برویم که خداوند در آنجا سکنی دارد. می خواهم ثابت کنم که خدا فقط بلد استاز ما چیزی بخواهد، در حالی که خودش به خاطر ما کاری نمی کند.
دیگری گفت: من هم می آیم تا ایمانم را نشان بدهم.
همان شب به قله کوه رسیدند… و از درون تاریکی آوایی را شنیدند: سنگ های روی زمین را بر پشت اسبانتان بگذارید.
شوالیه ی اول گفت: دیدی؟! بعد از این کوهنوردی، می خواهد بار سنگین تری را هم با خود ببریم. من که اطاعت نمی کنم.
اما شوالیه ی دوم به دستور عمل کرد. هنگام برگشت، سپیده دم بود، و نخستین پرتوهای آفتاب بر سنگ های شوالیه ی پارسا تابید: الماس ناب بودند.
استاد می گوید: تصمیم های خداوند اسرارآمیز، اما همواره به سود ماست.




چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:31 ::  نويسنده : هدیه

*

  • مرد پلید

مرد پلیدی، درآستانه مرگ، کنار دروازه ی دوزخ به فرشته ای برمی خورد.
فرشته به او می گوید: فقط کافی است در زندگی ات یک کار خوب انجام داده باشی، و همان یاری ات می کند. خوب فکر کن.
مرد به یاد می آورد که یک بار، هنگامی که در جنگلی راه می رفت، عنکبوتی را سر راهش دید و راهش را کج کرد تا آن را له نکند.
فرشته لبخند می زند و تار عنکبوتی از آسمان فرود می آید. تا مرد بتواند از راه آن به بهشت صعود کند. گروهی از محکومان دیگر نیز از تار عنکبوت استفاده می کنند و شروع می کنند به بالا رفتن از آن. اما مرد، از ترس پاره شدن تار، به سوی آنها برمی گردد و آنها را هل می دهد. در همین لحظه، تار پاره می شود، و مرد بار دیگر به دوزخ برمی گردد…
صدای فرشته را می شنود که: افسوس، خودخواهی ات تنها کار خوبی را که انجام داده بودی، به پلیدی تبدیل کرد…




چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 10:30 ::  نويسنده : هدیه

  • مرد مقدس

شیطانی به شیطان دیگر گفت: آن مرد مقدس متواضع رانگاه کن که در جاده راه
می رود. دراین فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم…
رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد…تنها به چیزهای مقدس می اندیشد.
اما شیطان دیگر، بدون توجه به این حرف خود را به شکل ملک مقرب جبرئیل دراورد و در برابر مرد ظاهر شد.
گفت: آمده ام به تو کمک کنم.
مرد مقدس گفت: باید من را با شخص دیگری اشتباه گرفته باشی… من در زندگی ام کاری نکرده ام که سزاوار توجه یک فرشته باشم.
و به راه خود ادامه داد، بی آنکه هرگز بداند از چه چیزی گریخته است….




چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 9:13 ::  نويسنده : هدیه



جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : هدیه

علی آن شیر خدا شاه عرب

الفتی داشته بااین دل شب

شب ز اسرار غلی آگاه است

دل شب محرم سر الله است

فجر تا سینه ی آفاق شکافت

چشم بیدار علی خفته نیافت

ناشناسی که به تاریکی شب

می برد شام یتیمان عرب



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:عشق یعنی مادر, :: 22:17 ::  نويسنده : هدیه

 

روز مادر يعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!

روز مادر يعنی به تعداد همه روزهای آينده تو ،دلواپسی!

روز مادر يعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بيداری !

روز مادر يعنی بهانه  بوسيدن خستگی دستهايی که عمری به پای باليدن تو چروک شد

روز مادر يعنی بهانه در آغوش کشيدن  او که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود

روز مادر يعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....     



ادامه مطلب ...


دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:شرط عاشقی, :: 21:30 ::  نويسنده : هدیه

 

 

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.

نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.

بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.

موعد عروسی فرا رسید.

 

زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.

همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،

مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
همه تعجب کردند.

مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم.



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:14 ::  نويسنده : هدیه

الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم .

بیش از آنکه مرا بفهمند ، دیگران را درک کنم .

پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم .

زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم

و در مردن است که حیات ابدی می یابیم. .

 



جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:8 ::  نويسنده : هدیه

 

نیایش های دکتر علی شریعتی. Niayesh haye doctor ali shariati

 

خدایا !  تو را همچون فرزند بزرگ حسین بن علی سپاس می گذارم که دشنان مرا از میان احمق ها بر گزینی ، که چند دشمن ابله نعمتی است که خداوند به بندگان خاصش عطا می کند.

 

نیایش های دکتر علی شریعتی. Niayesh haye doctor ali shariati


 



جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه

 چامروز روز بزرگداشت استاد سخن سعدی شیرازی است.شاعر جامعه شناس حکیم وادیب قرن ۷         هجری.   چه سعادتمند مردمی که با او زیستند وما چه خوش اقبال مردمی که با شعر او وغزل او سر  می کنیم.

 



جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه

 دوستم میگفت: توی سنگاپور یه روز پاییزی از یه دست فروش یه چتر میخره 4 دلار
میگفت: فرداش كه بارونی هم بوده از همونجا رد میشده یارو چترارو میفروخته یه دلار
میگفت: بهش گفتم دیوونه ای؟ امروز كه همه نیاز دارن. گرونتر چرا نمیدی؟
یارو بهش گفته: اهل كجایی؟ خجالت بكش!



جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه
باز جمعه و باز فریاد غریبی.کاش می آمد آن جمعه ی موعو

جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه
سالهاست در کسوت معلمی امیدوار راه پیمودم .کاش می دانستم این مشعل امید در گذر گاه سفر اخروی
رهگشایم خواهد بود.






جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه

پيش از اينها

پيش از اينها فكر مي كردم خدا

خانه اي دارد ميان ابرها

مثل قصر پادشاه قصه ها

خشتي از الماس و خشتي از طلا

پايه هاي برجش از عاج و بلور




جمعه 15 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:47 ::  نويسنده : هدیه

دعاي دختر مجرد:اللهم عجل في ازدواجنا و تکميل ديننا وارزقنا زوجا الذي رفيعا مدرکا و رشيدا قدا و مالا کثيرا و بيتا مستقلا و سياره البرشيا





دعاي پسر مجرد: اللهم ارزقنا حوريا تک دانه و کم توقعا و والدينها رو به موتا و جهيزيتها کامله و کدبانوا في اامور المنزل و تسليما لخشمنا و خدمت



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یاد یار و آدرس armaghan51.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-strict.dtd"> پ ن پ


<-BlogTitle->

<-BlogDescription->
<-PostTitle->
<-PostContent->
ادامــه مــطــلــب
+نوشته شده در <-PostDate->ساعت<-PostTime->توسط <-PostAuthor-> |


<
style="BORDER-RIGHT: 3px solid; BORDER-TOP: 3px solid; BORDER-LEFT: 3px solid; BORDER-BOTTOM: 3px solid"
height=46 width=147 classid=clsid:6BF52A52-394A-11D3-B153-00C04F79FAA6>
stretchtofit="true" loop="true" enablecontextmenu="false" showcontrols="true"
height="165" width="135" name="WMP1">

کداهنگ میخواهی بیاتو